سوالات اختراع چگونه باید باشد؟
میدانیم که برای اختراع کردن باید مشکلی را حل کنیم. برای رفع مشکل نیاز به راهحل مناسب داریم. الان این سوال مطرح می شود که فرایند یافتن راهحل مناسب چیست؟
فرض کنید میخواهید برای مشکل “عدم تمرکز جوانان” اختراعی داشته باشید. احتمالا این گونه شروع میکنید.
در گوگل عبارت “عدم تمرکز” را تایپ میکنید و سپس پیشنهاداتی که گوگل برای شما میآورد را مرور میکنید. بعد هم وارد سایتهایی که عناوین آنها به نظرتان مناسبند، میشوید. مطالب را مطالعه میکنید. نهایتا بعد از چند ساعت، احساس میکنید که تقریبا مطالب مهم مرتبط با عدم تمرکز را پیدا کردهاید. به نظرتان الان زمان آن رسیده که به دنبال راهحل برای حل مشکل عدم تمرکز باشید.
گام اول رسیدن به راهحل یک مشکل این است که مطمئن شویم سوالات مناسبی را از خودمان میپرسیم.
در این مقاله میخواهیم به یک نکته اساسی مربوط به فرآیند یافتن راهحل برای مشکل بپردازیم.
برای اینکه بحث در مورد فرآیند کار را آغاز کنیم ابتدا باید با سه اصطلاح آشنا شویم.
- – سوالات ریشهیابی
- – سوالات یادگیرنده
- – سوالات قضاوتکننده
در ادامه به این سه اصطلاح میپردازیم.
سوالات اختراع: سوالات ریشهیابی
تا زمانی نتوانیم ریشه اصلی مشکل را پیدا کنیم، نمیتوانیم راهحلی اساسی برای آن بیابیم. تا زمانی ندانیم ریشه اصلی عدم تمرکز چیست، چطور میخواهیم برای آن راهحل ارائه دهیم؟
گاهی ریشه اصلی مشکل را پیدا نمیکنیم و نگاهی سطحی به مشکل داریم. بعد راهحلی ارائه میدهیم. این راهکار به طور موقت مشکل را حل میکند و بعد از مدتی مشکل دوباره برمیگردد. این باعث میشود که در تجاریسازی اختراع دچار مشکل شویم.
لذا در آغاز نیاز است که سوالاتی را مطرح کنیم که بتوانیم ریشه اصلی مشکل را پیدا کنیم.
مثالهایی از این نوع سوالات:
- – چرا این مشکل وجود دارد؟
- – چطور بوجود آمده است؟
- – علت اصلی آن چیست؟
این گونه سوالات در مرحله اول به شما در ریشهیابی مشکل کمک میکند.
بنابراین روند کار به این صورت است. ابتدا سوالات ریشهیابی را مطرح میکنیم. سپس در گوگل به دنبال جواب آن باشید. بعد از اینکه ریشه اصلی را یافتید، سراغ مرحله بعد بروید.
مرحله بعد را باید با سوالات یادگیرنده ادامه دهید.
سوالات اختراع: سوالات یاگیرنده
به این سوالات دقت کنین و بعد از خواندن آنها به حسی که در درونتان ایجاد شده است، توجه کنید.
- – چه کسی مقصر است؟
- – چرا ایدهای به ذهنم نمیرسد؟
- – ایده از کجا میتوانم پیدا کنم؟
ماریل آدامز در کتاب “سوالاتت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند” دو گونه سوال را شرح داده است. در این کتاب به این موضوع پرداخته است که ما همواره در حال سوال پرسیدن از خود هستیم. زمانی که در ابتدای صبح میخواهیم سرکار برویم در ذهن خود سوالات مختلفی میپرسیم. امروز هوا چطور؟ چه لباسی بپوشم؟ ناهار با خودم ببرم یا از همان جا سفارش دهم؟ و …
اگر سوالاتی که از خود میپرسید حس منفی در شما ایجاد کند، شما سوالات قضاوتکننده پرسیدهاید. اگر حس مثبت دارید، سوالات یادگیرنده هستند. پس باز به سوالات ابتدای بحث برگردیم. کدام سوال حس منفی در شما ایجاد کرد و کدام حس مثبت.
بنابراین در مرحله بعد از پرسیدن سوالات ریشهیابی لازم است که از خود سوالات یادگیرنده بپرسید. سوالاتی که شما را به سمت یادگیری و یافتن راهحل هدایت میکند. درصورتی در این مرحله سوالات قضاوتکننده مطرح کنید، از مسیر یادگیری دور شده و به دنبال جوابهای نادرست میروید.
آدامز جمله جالبی در این کتاب دارد:
سوالی که پرسیده نشده، دری است که باز نشده است.
سوالات خوب نتایج خوب به همراه دارند و سوالات نادرست نتایج نادرست.
بنابراین در یک جمع بندی کلی:
ابتدا سوالات ریشهیابی بعد سوالات یادگیرنده.
بیاییم با هم برای یک نمونه این مسیر را طی کنیم
مشکل: کمردرد به دلیل نشستن زیاد
سوالات
ریشهیابی:
1- چرا نشستن زیاد باعث کمردرد میشود؟
2- اگر صندلی مناسب باشد، باز نشستن طولانی مدت درد ایجاد میکند؟
3- فاصله پا تا زمین هنگام نشستن در کمردرد موثر است؟
و …
جواب این سوالات را پیدا میکنیم. به فرض به این نتیجه رسیدم که فاصله پا تا زمین یکی از عوامل اصلی کمردرد است. پس به سراغ سوالات یادگیرنده میرویم.
1- اختراعی که میخواهم انجام دهم آیا متصل به صندلی باشد؟
2- یک وسیله جدا باشد که روی زمین قرار گرفته است؟
3- نحوه قرارگیری پا باید به چه صورتی باشد؟
4- از چه مکانیزمی برای ساخت آن استفاده کنم؟
و …
در این مرحله به دنبال جواب این سوالات هستیم تا به اختراع برسیم.
بنابراین سوالات اختراع دو گونه اند: سوالات ریشهیابی و سوالات یادگیرنده.
برای دانلود “100 سوالی که مخترعین از خود میپرسند” اینجا کلیک کنید.
پیشنهاد: مطالعه مقاله ” تکنیک اسکمپر“