از انگیزه تا اختراع: چگونه با درک انگیزه‌های مشتری، اختراع کنیم؟

 

آیا یک اختراع خوب به‌تنهایی کافی است؟

بسیاری از مخترعان فکر می‌کنند اگر ایده‌ای نوآورانه داشته باشند، به‌طور طبیعی مورد توجه بازار قرار می‌گیرند.

اما واقعیت این است که حتی ناب‌ترین اختراعات هم اگر پاسخی به نیازهای درونی و انگیزه‌های انسانی نباشد، شانس کمی برای موفقیت دارند.

در دنیای امروز، مردم فقط برای کارکردها هزینه نمی‌کنند. آنها برای احساس، معنا و داستان پشت محصول هم هزینه می‌کنند.

دو نیروی پنهان در پس هر خرید وجود دارد: منطق و احساس.

انگیزه خرید یک محصول معمولاً ترکیبی از دو دسته انگیزه است:

1- انگیزه‌های کاربردی

این دسته از انگیزه‌ها به کارکرد مستقیم محصول مربوط است. یعنی اینکه اختراع شما  چطور یک مشکل را حل می کند یا کیفیت زندگی را بهتر می‌سازد.

مثال‌ها:

یک درب ضدسرقت، امنیت را افزایش می‌دهد.

یک ابزار باغبانی نوآور، بهره‌وری را بالا می‌برد.

یک سیستم تصفیه هوا، کیفیت تنفس را بهتر می‌کند.

2- انگیزه‌های احساسی

این انگیزه‌ها به احساسات فردی و نیازهای عمیق‌تر انسانی برمی‌گردند. حس تعلق، غرور، هیجان، آرامش یا حتی سرگرمی.

مثال‌ها:

یک طراحی زیبا، باعث افتخار صاحب آن می‌شود.

یک اپلیکیشن ساده، حس کنترل به کاربر می‌دهد.

یک اختراع محیط‌زیستی، احساس مشارکت در نجات زمین را القا می‌کند.

درک همین تفاوت ساده می‌تواند مسیر اختراع شما را دگرگون کند.

بیایید نگاهی به گذشته داشته باشیم. ریشه‌ی اختراعات موفق در کجاست؟

اگر به تاریخ نگاه کنیم، بیشتر اختراعات موفق از پاسخ به یک چرا آغاز شده‌اند. یک نیاز عمیق، یک درد اجتماعی یا یک مشکل روزمره.

چاقوی سنگی، برای پاسخ به نیاز بقا بوده است. چرخ، برای تسهیل جابه‌جایی اختراع شده است. لامپ، برای غلبه بر تاریکی، تلگرام و تلفن، برای کاهش فاصله‌های انسانی و ارتباطات، اینترنت برای به اشتراک‌گذاری سریع اطلاعات و ارتباطات.

هر کدام از این‌ها پاسخی بودند به یک انگیزه درونی و این همان چیزی‌ست که باید در  اختراعات آینده هم به دنبال آن باشیم.

به آینده سفری داشته باشیم و روندهایی که انگیزه‌های جدید خلق کرده‌اند را ببینیم.

با تغییر سبک زندگی، تکنولوژی و ارزش‌های انسان‌ها، انگیزه‌های نوینی در حال  شکل‌گیری‌اند. مخترعان آینده‌نگر باید این موج‌ها را شناسایی کنند. این موج‌ها شامل:

1- شخصی‌سازی عمیق

انسان امروز می‌خواهد حس کند این محصول فقط برای من ساخته شده. برای نمونه عینک هوشمندی که براساس چهره کاربر طراحی می‌شود.

2- تجربه‌گرایی

مردم به‌جای کالا، به‌دنبال تجربه های ماندگار هستند. مثلا یک بازی فیزیکی تعاملی که ذهن و بدن را همزمان درگیر می‌کند.

3-  پایداری و اخلاق

مصرف‌کننده می‌خواهد احساس کند مصرفش به محیط و جامعه آسیب نمی‌زند. افراد به دنبال استفاده از اختراعاتی هستند که مثلا از پلاستیک بازیافتی ساخته شده و قابل برگشت به طبیعت است.

4-  توانمندسازی

افراد می‌خواهند خودشان خالق باشند، نه صرفاً مصرف‌کننده. افراد دوست دارند خودشان طراحی یا تعمیر کنند. اختراعاتی را تمایل دارند استفاده کنند که به آنها امکان این را بدهد که خودشان طراحی یا تغییرات لازم را ایجاد کنند. مثلا لگوهای مدرن یا چابگرهای سه بعدی خانگی.

چطور انگیزه‌ها را به موتور فروش اختراع تبدیل کنیم؟

درک انگیزه کافی نیست. باید آن را به ویژگی های جذاب در محصول تبدیل کرد. در اینجا چند راهکار کلیدی برای این کار آورده شده است.

راهکار اول: تحقیق انگیزشی قبل از طراحی

با مصاحبه و مشاهده کاربران، بفهمید چه چیزی واقعاً برایشان مهم است.

راهکار دوم: روایت‌سازی

اختراع شما باید داستان داشته باشد. روایتی که نشان دهد چرا به وجود آمده و به چه  دردی می‌خورد.

راهکار سوم: طراحی با محور احساس

بجای تمرکز صرف بر کارکرد، به طراحی احساسی نیز فکر کنید.

راهکار چهارم: ساختار تعامل‌پذیر

اجازه دهید کاربر با اختراع شما بازی کند، یاد بگیرد، یا آن را شخصی‌سازی کند.

و در انتها:

از روندها عقب نمانید. اختراع شما باید برای فردای مشتری نیز جذاب باشد، نه فقط  امروز.

پس قبل از طراحی اختراع بعدی‌ات، از خودت بپرس:

مردم چرا باید عاشق این اختراع شوند؟

پیشنهاد: مطالعه مقاله “ 10 ابزار برای ساخت نمونه اولیه اختراع”